کاربرد توانمندسازی زنان

توانمند سازی زنان از از دو بخش توانمند سازی و زنان تشکیل شده است . توان افزایی افراد یک جامعه رکن اساسی رشد و توسعه پایدار است حال اینکه متاسفانه در ایران همیشه بین افراد جامعه از لحاظ جنسیت تفاوتی قائل می شوند این توان افزایی برای زنان و مردان می تواند متفاوت باشد. چون به لحاظ قوانین رسمی کشورمان با تقسیم نقش های زنانه و مردانه حقوق زنان نادیده گرفته شده و ناعدالتی هایی صورت می گیرد. محدود کردن نقش های زنان فقط به مادری و همسری وعدم پذیرش زنان در نقش های متفاوت و شغل های غیر مرسوم روزبه روز از اعتماد به نفس زنان کاسته و مشکلات بزرگی را به وجود آورده است . در این مقاله سعی داریم به مفهوم توانمند سازی زنان بپردازیم و اینکه چرا توانمند سازی زنان در شرایط کنونی کشور ضروری است .

توانمند سازی زنان چیست؟

مفهوم تَوانمَندْسازی در علوم مختلفی شامل؛ جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت و… مورد بحث قرار گرفته است و در هر یک از آن ها از جنبهٔ خاصی تعریف شده است . توانمندسازی زنان، که توانمندسازی جنسیتی نیز نامیده می شود، تبدیل به یکی از موضوعات مهم مورد بحث در دو زمینهٔ توسعه و اقتصاد شده است.تمامی جوامع، مشاغل، انجمن ها و احزاب از پیاده سازی برنامه ها و سیاست هایی که نظریهٔ توانمندسازی زنان را اتخاذ می کنند منفعت می برند.

توانمند سازی زنان در واقع تجهیز و اجازه دادن به زنان برای تصمیم گیری تعیین کننده برای امور مهم زندگی اشان است . و در عین حال بتوانند در جهت تحقق انتخابهایشان اقدام کنند . توانمند سازی زنان برای پیشرفت یک جامعه ضروری است. به خصوص در ایران که بیشترمسئولیت تربیت فرزندان به عهده زنان گذاشته شده است و تربیت نسل بعدی را همین زنانی باید انجام دهند که که از بیشتر تصمیم گیری ها حذف شده اند .

ابعاد توانمند سازی زنان

توان مند سازی زنان را باید در ابعاد مختلفی در نظر گرفت .

توانمند سازی اقتصادی

توانمندی اقتصادی جز با افزایش درامد و توسعه مالی امکان پذیر نمی باشد. با توجه به اینکه 60 درصد دانشجویان دانشگاهها را دختران تشکیل می دهند اما بعد از فارغ التحصیلی سهم بسیار ناچیزی از اشتغال را دارند . و عموما بعد از اتمام دوران تحصیل یا خانه نشین می شوند و یا در بازار غیر رسمی به مشاغل خدماتی با حقوق بسیار پایین مشغول به کار می شوند. از طرفی با افزایش زنان خانه دار و شرایط بد اقتصادی میزان رفاه آنان کم شده و آسیب های روانی بیشتری به آنها وارد می شود . به همین علت توانمند سازی اقتصادی زنان در جهت رفع نیاز های اولیه زنان و رفع اضطراب های ناشی از وابستگی مالی عمل کرده و همین در تربیت و پرورش فرزندانشان موثر واقع می شود.

2-توانمند سازی اجتماعی و فرهنگی:

زنان به عنوان نیمی از افراد حاضر در جامعه با مسائل و معضلات اجتماعی دست و پنجه نرم می کنند بایستی زنان برای حضور در اجتماع تربیت شوند و آمادگی پیدا کنند چرا که شدت آسیب های اجتماعی بر زنان تبعات جبران نا پذیری به همراه دارد. یک دختر نوجوان که به سمت اعتیاد کشیده می شود به عنوان یک مولد تبدیل به یک مادر معتاد می شود و یک کودک معتاد به دنیا می آورد و این زنجیره ادامه پیدا می کند.

توانمندسازی سیاسی

این عبارت را بارها شنیده اید که ” سیاست امری مردانه است ” و زنان خود را از مباحث سیاسی دور می کنند و فقط هنگام انتخابات به عنوان یک رای دهنده که باید در آمار انتخاباتی به شمار بیاید شرکت می کند . هر چقدر زنان از محافل سیاسی به دور باشند از مراکز تصمیم گیری نیز محروم شده و به تبع آن محرومیت های قانونی نصیبشان می شود . وقتی نماینده ای از زنان در هیات دولت در مجلس در شورای شهر در قوه قضاییه نباشد مردان چطور می توانند به نفع زنان قانون بنویسند و اجرا کنند و قضاوت کنند .

توانمند سازی مدنی

حقوق مدنی مجموعه قواعد و مقرراتی هستند که در تعیین حقوق و تکالیف انسان‌ها از دل یک جامعه متناسب با فرهنگ و عرف آن جامعه بیرون آمده است. یکی از بارز ترین این حقوق حقوق شهروندی است که متاسفانه در خصوص زنان ناعدالتی های بسیاری در جامعه ما صورت می گیرد.

در سالهای اخیر گفتمان توانمند سازی زنان در کشورمان جدی تر گرفته شده است و اقدامات خوبی در حال گسترش می باشد . زن و مرد دو بال پرواز هستند و هیچ جامعه ای نمیتواند با حذف یکی از آنها به رشد و توسعه پایدار برسد. زنان به عنوان نیمی از جامعه در جهت پذیرفتن دیگر نقش ها جدا از نقش های تعریف شده برای او بایستی تربیت شوند و رشد یابند. توسعه زیربنایی با به رسمیت شناختن حقوق زنان و جایگاه ویژه او در تربیت نسل بعدی و پذیرفتن زنان در مقام تصمیم گیرنده بوجود خواهد آمد.