عامل باشید
112 بازدید
بعد از مدت ها توانسته اید پنج روز مرخصی بگیرید و با خانواده به سفر بروید روز دوم سفر اتفاق بدی برایتان می افتد هنگام توقف در یک شهر که در مسیر شما بود و برای استراحت یک ساعتی در یکی از پازکهای شهر توقف کرده اید بعد از دو ساعت استراحت که به سمت ماشین بر می گردید با صحنه ای مواجه می شوید شیشه ماشین شکسته است و هیچ اثری از کیف مدارک و کار ت های بانکی و پولی که برای سفر کنار گذاشته بودید هم نیست چه رفتاری از شما سر می زند ؟ چطور با همسرتان که که به اصرار او توقف کرده اید برخورد می کنید ؟
به گوشه ای می نشینید و از اینکه چقدر بدشانس هستید که بعد از یکسال توانسته اید فرصتی برای مسافرت پیدا کنید و حالا این اتفاق افتاده است احساس بدبختی می کنید و با همسر و فرزند خود دعوا می کنید که اگر اصرار های آنها نبود در این شهر مزخرف توقف نمی کردید بد رفتاری می کنید و اوقات آنها را هم تلخ می کنید یا …
یا اینکه رفتار دیگری از شما سر می زند ، با مدیریت احساساتتان وکنترل خشم تان سریع به اولین پاسگاه پلیس مراجعه می کنید و اعلام سرقت می کنید و ناراحتی های همسر و فرزندان را صبورانه گوش می دهید و آرامشان می کنید و دلداری اشان می دهید کمی تامل می کنید و فکر می کنید این زمان باقی از مرخصی اتان را چگونه بگذرانید آنهم در یک شهر کوچک ! مرخصی شما استفاده شده پولتان هم دزدیده شده و امیدی به برگشت آن ندارید نهایتا خوش شانس باشید مدارک تان را پیدا کنید . با همسرتان صحبت می کنید و تصمیم می گیرید برای سه روز باقی مانده را در همین شهر بگذرانید برای هزینه ادامه سفر هم یا به دوستان صمیمی خود یا فامیا صمیمی تماس می گیرید و پولی قرض می کنید و از سفرتان نهایت استفاده را می کنید در کنار آن پیگیر مدارک دزدیده شده اتان می شوید .
آنچه در این مطلب می خواهیم بگوییم اینست که لطفا عامل باشید !
عامل بودن یعنی چه؟
با سرچی کوتاه در فرهنگ لغات ، تعریف هایی در رابطه با معنی عامل بودن پیدا می شود به این معنی که عامل بودن به معنای کنشگری ، مسئولیت خویش را پذیرفتن ، عمل کننده، نیرو محرکه ، ثمر بخش عمل کننده، اجرا کننده می باشد عامل بودن به معنی آنکه یا آنچه باعث بوجود آمدن چیزی یا حالتی می شود .
همانطور که از اسم عبارت عامل باشید بر می آید یعنی عمل کننده باشید فاعل باشید کننده کاری باشید. تفکر عامل بودن به این معنی است دست روی دست نگذارید و کاری بکنید . بسیاری از ما همیشه خود را مبرا می دانیم و خارج از گو به مسائل و مشکلات بوجود آمده نگاه می کنیم و همیشه برای آنها مقصر پیدا می کنیم یا اینکه در نقش یک قربانی خود را مجبور به انجام میدانیم . وضعیت اقتصادی خراب است تقصیر دولتمردان ماست . به زنان در ایران ظلم می شود تقصیر مردان ماست. قوانین ضد زن در ایران اجرا می شود تقصیر قانون ماست همیشه ما کنار هستیم و دیگران مقصر ماجرا هستند . تا به حال چقدر به نقش خود در مسائل بوجود آمده فکر کرده اید؟ شما کجای ماجرا هستید ؟ قوانین اجرا شده در کشور ناعدالتی وجود دارد و بین زنان و مردان تبعیض وجود دارد اما آیا همین مردانی که در حال حاضر بر سر کار هستند 9 ماه در شکم یک زن نبودند ؟دو سال از مادرشان ( یک زن ) شیر نخوردند؟ هفت سال قبل از مدرسه رفتن صبح و شب در کنار مادرشان( یک زن) نبودند. هنگام تجربه جنسی با یک زن همبستر نشده اند ؟ پس چطور می شود که اینطور قوانین ضد زن وضع می کنند و اجرا می کنند و. زنان را از دور مناصب مدیریتی کنار می گذارند . نقش زنان در این فرآیند چه بوده است؟ مگر نه اینکه یک مادر وظایف و مسئولیتهای متفاوتی به فرزندانش می داد و بین دختر و پسرش فرق می گذاشت به پسرش هر آزادی میداد و دخترش را در خانه نگه میداشت . بعد هم زنان نقش قربانی به خود می گیرند و از بی عدالتی مردان مینالند. پس خانم های عزیر مادران عزیر لطفا عامل باشید!
فرد عامل یعنی چه؟
در ابتدای بحث فردی را مثال زدیم که در مسافرت کیف پول و مدارکش را می دزدند دو رفتار متفاوت از فرد را اشاره کردیم حالت اول کسی که سفر را به خودش و خانواده اش تلخ می کند و حالت دوم فردی که با مدیریت افکار و احساساتش برای ادامه ی سفرش برنامه ریزی می کند . فرد عامل کسی است ابتکار عمل را بدست می گیرد و می تواند خود را از متن ماجرا بیرون بکشد و در نقش ناجی به دنبال کمک و حل مسئله باشد. کسی که قصد سفر کرده است هدفش معلوم است می خاهد استراحت و تفریح بکند حالا اگر مسائلی بین راه پیش بیاید لاستیک ماشینش بترکد لنت ترمز خالی کند یا کیف مدارکش را بدزدند فرقی نمی کند اینها را به چشم یک مسئله ای می بیند که باید حل کند نه اینکه حال اش خراب شود و با غرغر اعصاب خودش و اطرافیانش را هم خورد کند. پس فرد عامل کسی است که توانایی اندیشیدن دارد و می تواند در هر مرحله از زندگی اش حل مسئله کند. شرایط اجتماعی که در حال حاضر در ایران وجود دارد بیش از همه صدای غر غر مردم شنیده می شود و همگی دست روی دست گذاشته اند و نوک پیکان را به سمت دولتمردان گرفته اند ؛کاری به سیاستهای غلط تصمیم گیرندگان کشور نداریم روی صحبت ما مردم هستند که در نقش قربانی فرورفته اند و منتظر ناجی نشسته اند پس باز هم تاکید می کنیم لطفا عامل باشید!
انسان عامل کسی است که مسئول رفتار خود است ، هر انتخابی که می کند خودش نتایج آن را می پذیرد. در مقابل افراد عامل افراد واکنشی هستند کسانی که تابع احساسات ناشی از محرک های بیرونی است. یعنی حال و هوای افرادی که با آنها سر و کار دارد تعیین کننده خوحالی یا ناراحتی ا هستند. هوای آفتابی یا بارانی است که که تعیین می کند امروز حالش خوب باشد یا بد .
انسان آزادی انتخاب دارد می تواند انتخاب کند کدام محرک بیرونی روی آن اثر بگذارد.
چگونه می توانیم عامل باشیم؟
دکتر ویکتور فرانکل روانشناس اتریشی که در اردوگاه های کار اجباری زندانی بود ، جایی که روزانه هم بندی هایش را مشاهده می کرد چطور به کوره های آدم سوزی فرستاده می شوند در این میان به کشف جدیدی رسید که بعد ها در کتاب انسان در جستجوی معنا بیشتر درباره اش نوشته است . او متوجه شد شاید نگهبانان زندان جسم او را آزار و شکنجه می دهند ، و اجبار به انجام کارهای سخت می کردند اما ذهن او را نمی توانستند کنترل کنند . ویکتور به این پی برد که او می تواند در ذهنش مسائل را هر آنطور که می خواهد ادامه دهد، تصور می کرد آزاد شده است خودش را سر کلاس می دید در حالی که دارد برای دانشجویانش از خاطرات زندان تعریف می کند. این تصورات ذهنی به او انگیزه ادامه زندگی می داد ، انرژی می گرفت، و بر رفتارش اثر می گذاشت به طوری که الهام دیگر زندانیان شده بود . و نظریه جبر گرایی که می گوید انسان حاصل تربیت والدین ، ژنتیک و محیط هست را با این تجربه رد می کرد.
این ما هستیم که به خودمان اجازه می دهیم آیا اتفاقات محیط بیرونی بر ذهن ما اثر بگذارد یا نه !
آیا اجازه دهیم درد و رنج خارج از دنیای ما روی حالات و رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد یا نه ؟ اتاق فرمان در دستان ماست که دستور می دهد چه اقدامی بکنیم نا امید و شکسته شویم یا بی تفاوت به مسائل دنیای ساد و پر از رفاه و خوشی را در ذهنمان تصور کنیم .خودآگاهی علمی که بسیار با آن نا آشنا هستیم ، توانایی اندیشیدن به فرآیند اندیشه امان. یعنی اینکه به درون خود سفر کنیم و ببینیم در حال حاضر چه احساسی داریم . تصمیم های ما بر اساس چه فاکتور هایی گرفته می شود ؟چقدر خود را می شناسیم؟ این شناخت ناشی از قضاوتهای اطرافیانمان هست یا شناخت واقعی از خودمان ؟چقدر تعریف و تمجید خانواده ودوستان یا توبیخ و برچسب های دیگران در شناخت ما موثر است ؟ اینکه بشنویم تو فرد منظمی هستی یا اینکه تو خیلی بی مسئولیتی آیا واقعا همینطور است؟
افراد عامل تابع ارزشهایی هستند که خودشان انتخاب کرده اند.
طبق نظریه محرک- واکنش رفتار انسان تابع واکنش هایی است به محرک های بیرونی. هنگام رانندگی ناگهانی ماشینی از فرعی جلوی شما می پیچد و تصادف می شود در این حادثه شما مقصر نیستید اما یک محرک بیرونی باعث آن شده است . راننده عصبانی از ماشین اش پیاده می شود و طوری رفتار می کند که انگار تقصیر شما بوده است که این تصادف رخ داده است با اینکه از لحاظ قانونی می دانید اگر پلیس بیاید او مقصر شناخته می شود اما چنان از برخورد آن راننده عصبانی می شوید که حتی دست به یقه شده و جنجالی درست می کنید. بعد از آن سر کار خود یا به منزل می روید و همچنان آن عصبانیت را به همکار یا کارمند یا اعضای خانواده خود منتقل می کنید . امکان دارد همسر شما هم مانند شما نیروی کنترل درونی اش محیطی باشد و در مقابل شما از کوره در برود و یک دعوای دیگر با او هم داشته باشید و در کل روز خود را خراب می کنید . مانند مثالی که در ابتدای مطلب گفته شد شما می توانید لحظه ای تامل کنید و در لحظه تصادف، فکر کنید که رفتار آن راننده اشتباه هست و حق با شماست و در مقابل بی ادبی آن هیچ واکنشی نشان ندهید و در عوض به پلیس زنگ بزنید تا بیاید و در ماشین خود منتظر باشید یا اینکه ماشین را به کنار خیابان هدایت کنید تا ترافیک ایجاد نکنید. در این میان آزادی انتخاب دارید شما می توانید تصمیم بگیرید که در مقابل محرک های بیرونی چه واکنشی از خود نشان دهید به عبارتی تحت محرک های محیطی قرار نگیریم و بتوانیم رفتارهایمان را کنترل کنیم.
ارزش های فرد انتخابگر و مسئول مهم هستند چون روی تمام رفتارها و عملکردش بر اساس ارزش هایی است که دارد .
هیچ کس بدون تمایل خودتان نمی تواند شما را بیازارد.
النور روزولت
ویژگی های یک فرد عامل
اصل اول: تخیل و تصویر ذهنی
یکی از اصول و ویژگی های عامل بودن تخیل و تصورات ذهنی می باشد به نحوی که باید بتوانید در ذهن خود از کالبد بدنتان خارج شوید و خودتان را در حال کاری ببینید باید بتوانید امور را همانطور که دوست دارید تصور کنید و خودتان را ببینید که دارید آن کار را انجام می دهید . ماکسول مالتز در کتاب روانشناسی تصویر ذهنی سایکو سیبرنتیک ،علم کنترل ذهن به این موضوع پرداخته است.
تصویر ذهنی ناسالم مثل خوره انسان را می خورد و وجودش را مسموم می کند و حال آنکه تصویر ذهنی سالم مانند ویتامین موجب تقویت جسم و روح انسان می شود و توان وی را در مقابل مشکلات و سختی ها ی زندگی و روابط زناشویی دشوار افزون می سازد.
ماکسول مالتز
اصل دوم : انتخاب
آنچه امروز هستیم نتیجه انتخابهای دیروز ماست . اما اکثر اوقات ما دوست داریم مسبب بدبختی ها و ناکامی های امروزخود را همسر، پدر و مادر، معلم، جامعه، دولت، …. بدانیم . هیچ گاه به این دقت نکرده ایم این ما بودیم که انتخاب کرده ایم بمانیم یا برویم ، رشته تحصیلی یا شغلی که داریم همگی نتیجه انتخابهای خودمان بوده است . این برای ما راحت تر است که خودمان را قربانی جلوه دهیم و دیگران را نقصر بدانیم .
اگر از شغلی خود راضی نیستید ، اگر ازدواج موقتی نداشته اید ، اگر سرمایه ی خود را از دست داده اید همگی عانل اصلی خود شما بودید که با انتخابهای نادرست چنین شرایطی را برای خود بوجود آوردید. خود را در زندان باور های غلط و فرهنگ اجتماعی اشتباه قرار دادید و شرایط حال حاضر خود را بوجود آورده اید .
اگر جایی که هستی رو دوست نداری عوضش کن ، تو یک درخت نیستی!
جیم ران
اصل سوم :ابتکار عمل به دست آورید
بعد از اینکه توانستید خواسته های خود را در ذهن تصور کنید و با انتخاب کردید چه واکنشی در مقابل محرک های بیرونی داشته باشید. حالا نوبت اینست که اقدام کنید .
ابتکار عمل داشته باشید و برای حل مسائل بوجود آمده به جای اینکه دیگران مقصر بدانید به این فکر کنید که شما چه کاری می توانید انجام دهید تا مسئله را بر طرف کنید. در یکی از جلسات مشاوره ای که با یک شرکت تولیدی با اعضای هیات مدیره آن داشتیم ابتدا مسائل را برسی کردیم که شرکت در بازار کجا ایستاده است؟ نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کردیم فرصت ها و تهدید های آن را پیدا کردیم . در مرحله بعد به این رسیدیم که این شرکت در حال حاضر با شرایط کنونی تا چند سال دیگر به کجا خواهد رسید خیلی تاسف آور بود و لی حقیقت همیشه تلخ است و هیچ کدام از اعضای هیات مدیره نقش خود را در وضعیت فعلی شرکت به عهده نمی گرفتند و دنبال مقصر می گشتند و همه را به گردن مدیر عال شرکت می انداختند. در مرحله بعد اعضای را توجیه کردیم که ابتدا بایستی بدانند در ابتدا امر چه می خواهند و چه توقعی از پیشرفت شرکت دارند و می خواهند در سه سال دیگر در کجای صنعت محصول خود باشند . و بعد که ذهن ها از نقش قربانی خارج شد به سمت ناجی بردیم که حالا برای نجات شرکت از برشکستگی چه اقدامی باید انجام داد پس همه با کمی فکر و تحلیل پیشنهادهایی به زبان آوردند و آماده شدند برای ابتکار عمل .
چرا باید عامل باشید
ویژگی عامل بودن در رشد و پیشرفت شخصی و به تبع آن رشد سازمانی تاثیر می گذارد . کشوری به توسعه پایدار می رسد که همه مردم آن کشور خودشان در قبال قانون مسئول بدانند . اگر ما ویژگی عامل بودن را در خود پرورش دهیم و خودمان را مسئول انتخابهای خود بدانیم همیشه احساس آزاد بودن می کنیم و با اعتماد بیشتری برای حل مشکلات اقدام می کنیم . به خاطر مسائل تحریم کشورمان دچار بحران اقتصادی شده است خیلی از زندگی ها در فقر مطلق به سر می برند و همه در فضای مجازی از گرانی و تورم حرف می زنند و همه دولت را مقصر می داند اما با گران شدن چهار کالا تمامی فروشگاهها قیمت همه محصولات خود را افزایش دادند و حتی بسیاری از کالا های اساسی مثل روغن را از انبارها خارج نکردند و بازار سیاهی راه انداختند تا محصول خود را با قیمت بیشتری بفروشند. با نگاهی سیستمی به موضوع درمی یابیم که همه ما به عنوان عضوی ازسیستم در پیشبرد اهداف کشور مسئولیم .همه ما نقشی داریم و رسالت اجتماعی داریم.
یا حتی این مشکل از سمت تصمیم گیران کشور هم بسیار اتفاق افتاده است . قوانین اشتباه ازدواج و تورم اقتصادی باعث شده است خیلی از جوانها تمایلی به ازدواج رسمی نداشته باشند و در نهایت آمار رشد جمعیت نزولی شده است سیاستمداران به جای اینکه عامل باشند باز به دنبال مقصر می گردند و تقصیر را تهاجم فرهنگی و شبکه های معاند و غرب می دانند. در صورتی که دولت و قانونگذار خود را عامل بداند دست به ابتکار عمل می زند و مشکل را ریشه ای حل می کند به جای اینکه دنبال مسکن های کوتاه مدت باشد مثل ازدواج چند همسری و کودک همسری.پس لطفا عامل باشید!
انجمن زنان مدیر، برگذار کننده دوره های آموزشی مدیریت استراتژیک و کوچینگ سازمانی و کوچینگ فردی می باشد. جهت در یافت مشاوره ایمیل خود را در پایین همین مطلب ثبت کنید . تا همکاران ما در اسرع وقت با شما هماهنگ کنند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.