چطور اهداف شغلی خود را شناسایی کنیم؟

شرایطی را در نظر بگیرید که هیچ محدودیت زمانی یا مالی ندارید آینده شغلی خود را چطور تصور می کنید، آیا همچنان به شغل فعلی خود مشغولید یا شرایط خود را تغییر داده اید؟

کارآفرینان موفق در سرتا سر جهان ، برای موفقیت های شغلی خود برنامه ریزی کرده بودند و در راه رسیدن به اهداف خود بسیار تلاش کردند. یکی از راههای موفقیتشان این بود که مهارتهای لازم برای پیشبرد اهداف کاری خود را شناسایی کردند و برای تقویت و پرورش آنها گام های موثری برداشتند.

همانطور که می دانید یکی از دلایل تلاش افراد برای موفقیت های مالی رفع نیاز های اولیه اشان از قبیل غذا ، مسکن، پوشاک و رفاه است. به ترتیب که نیاز های اولیه اش رفع شدند سطح نیازهایش بیشتر شده و نیاز عاطفی و تعلق خاطر پیدا می کند ، نیاز بیشتر به دیده شدن و احساس قدرت می کند ونیاز به تقویت دیگر ابعاد وجوی اش می کند  ومی خواهد در همه زمینه های زندگی اش موفق شود. فرمول ساده است . وقتی یکبار موفق شدید پس بار دیگر هم می توانید . فقط کافیت مسیر موفقیت خود را به یک دستورالعمل تبدیل کنید تا بتوانید در بقیه موارد نیز موفق شوید.

برایان تریسی در حوزه هدف گذاری کتابهای زیادی منتشر کرده است. مطلبی که در ادامه می خواهیم در مورد هدفگذاری اشاره کنیم برگرفته از کتاب هدفگذاری اوست.

مراحل تعیین اهداف شغلی:

• واضح مشخص کنید چه می خواهید . به طور مثال من دوست دارم در آینده خیلی پولدار بشوم یک هدف نیست بلکه یک آرزو است منظور از آینده یعنی چند سال دیگر یکسال دیگر یا ده سال دیگر. چقدر پول بدست بیاورید معیار سنجش شما از خیلی پول چقدر است؟آیا یک میلیون تومان الان با یک میلیون تومان ده سال دیگر برابر است ؟ پس اگر می خواهید هدفتان را مشخص کنید باید با جزئیات بیان کنید مثلا شما می خواهید در چند سال دیگر چقدر پول بدست بیاورد ؟
• 
• نوشتن اهداف مهمترین مرحله از هدفگزاری است دفتری برای خود در نظر بگیرید و نام آن را دفتر اهداف بگزارید و در تمامی ابعاد زندگی خود(اهداف مالی، اهداف خانوادگی، اهداف تحصیلی، اهداف شغلی، …) را بدون فیلتر کردن و بدون هیچ محدودیتی بنویسیدمثل طوفان فکری و در هر مرحله از زندگی خود به موارد آن اضافه کنید.
• اهداف خود را دسته بندی کنید . بعضی اهداف پیش نیاز بعضی دیگر است مثلا شما دوست دارید فرزند داشته باشید در حالی که مجرد هستید پس ابتدا باید اول ازدواج کنید بعد به فکر بچه داری بیفتید . بر اساس زمان تقسیم کنید . بعضی اهداف نیازمند گذشت زمان است دوست دارید مدرک دکترا بگیرید تا زمان دوره آموزشی را طی نکنید نمی توانید دکتر شوید . اهداف خود را به دسته های بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم کنید . و هر کدام از اهداف را در دسته خودش قرار دهید . اهداف کوتاه مدت به اهدافی گفته می شودند که تا یکسال قابل دستیابی هستند. اهداف میان مدت بین یک تا سه سال قابل دستیابی هستند و اهداف بلند مدت بین سه تا پنج سال طول می کشند .
• اهداف خود را اولویت بندی کنید. از میان اهداف دسته بندی شده ده هدفی که بیشتر از همه برایتان مهم است را انتخاب کرده و به ترتیب الویت از یک تا ده زیر هم بنویسید. دوازده اقدامی که باید انجام دهید تا هدف تان تحقق یابد را بنوسید . مثلا تصمیم دارید کسب و کاری را شروع کنید و می خواهید در سال دیگر حد اقل در شهر خود شناخته شده باشد برای این کار باید از تکنیک های بازار یابی و فروش استفاده کنید تا بتوانید محصول خود را به خوبی تبلیغ کنید . بازارهایی که می توانید محصول خود را بفروشید را مشخص کنید و هر ماه به میزان بازاهای خود اضافه کنید . لیستی از مشتری های خود داشته باشید و تصمیم بگیرید هر ماه مثلا حداقل پنجاه نفربه آنها اضافه کنید . به همین ترتیب برای بقیه اهداف خود برنامه ریزی کنید. بهتر است جداولی تهیه کنید تا بتوانید هر ماه گزارشی از کارکرد خود داشته باشید.
• فقط انجامش بده. حالا زمان اجرای اهداف است. طبق لیست اهدافت ، اقدامات خود را بشکنید و برنامه ماهانه و هفتگی داشته باشد ، تا زمانیکه به اهداف روزانه تبدیل کنید و در هر روز یک فعالیت انجام دهید تا شما را به هدفتان در پایان سال برساند. در طی این دوره بایستی هر روز اهداف سال خود را مرورکنید برای این کار آنها را در کارتی کوچک بنویسید و در جایی در مقابل چشم خود قرار دهید تا هر روز که از خواب بیدار می شوید آنها را مرور کنید با اینکار زمان خود را مدیریت کرده و از انجام کارهای بیهوده خودداری می کنید.

اهداف همیشه قابل اصلاح هستند و اگر در قسمتی از مسیر متوجه شدید که هدف اشتباهی انتخاب کردید هیچ اشکالی ندارد ازهمانجا برگردید و آن را از لیست اهداف سالانه خود حذف کنید.

برنامه روزانه داشته باشید و فعالیتهایی که هر روز باید انجام دهید را در برگه ای بنویسید آنهم در شب قبل و بعد بخوابید این برنامه را به ضمیر نا خود آگاه خود می دهید و در زمانی که شما خواب هستید مغز شما رو برنامه کار می کند . بهترین حالت هم زمانی است که در انجام یک کار مشکلی دارید و نمی دانید چط.ر آن را حل کنید  قبل از خواب به اینکه چطور می توان آن را روز بعد حل کرد فکر کنید وبخوابید بقیه کار را به مغز خود بسپارید و تا در زمانی که شما خوا هستید به جواب آن فکرکند . در روز بعد که درگیر مسائل روزمره هستید در بین انبوهی کار  و مشغله یکهو فکری به ذهنتان می رسد و که در پاسخ به سوال شب قبل شما بوده استو راهکاری جلوی پای شما قرار می دهد. به این عمل جادوی قدرت ذهن می گویند. توانمندی هست که بعدا راجب به آن صحبت خواهیم کرد.

اینچنین شما می توانید با عمل کردن به  الگوی کسب و کار افراد موفق وعمل کردن به آن  ، شما هم به موفقیت چشمگیری دست یابید.