0
0

تحلیل موضوع چند همسری با تفکر سیستمی

63 بازدید

 

طبق اصول اولیه  تفکرسیستمی ، برای اتخاذ هر تصمیمی باید دو بعد زمانی و مکانی  را مد نظرقرار داد اینکه این تصمیم برای چه جامعه ای مناسب است و افق دید آن در چه حدی است .

 در زمان مشخص شده این تصمیم چه تبعاتی خواهد داشت؟

آیا این تصمیم برای جامعه ای که در نظر گرفته شده است مناسب است ؟

موضوعی که در این مطلب به آن می پردازیم درباره چند همسری است و ترویج و تبلیغ آن بین جامعه . طبق قانون اساسی ازدواج مجدد مرد بایستی با اجازه همسر اول آن باشد . اما اینکه چنین تبلیغاتی در فضای مجازی دیده می شود جای سوال دارد .

در تاریخ ایران که بگردیم چنین عملی جایگاهی ندارد اما این موضوع در بین اعراب مرسوم بوده و هست و بعد از وارد شدن اسلام به ایران چنین امری رایج شد . چند همسری در فرهنگ ایرانی جایگاهی ندارد و ایرانی ها نتوانستند با این موضوع ارتباط بگیرند ودر طول زمان منسوخ شد و در کل عملی زشت به حساب می آمد و بیشتر در روستاها و شهر های مرزی مرسوم بود . حال باید این سوال را پرسید که چرا بر انجام چنین کاری صحه گذاشته می شود و تبلیغات میشود آنهم در شرایط کنونی که با تورم ایجاد شده و سخت شدن زندگی و بی میلی جوانان به ازدواج چه کسی سراغ ازدواج مجدد می رود .

با توجه به شرایط اقتصادی و افزایش فقر و اختلاف سطح طبقاتی تشکیل خانواده هر روز سخت تر از قبل می شود.بیکاری زیاد تر و اختلافات خانوادگی به اوج میرسد. میزان طلاق عاطفی روزبه روز بیشتر شده است .

در این بین قوانینی که وضع می شود فقط یک قشر محدود را در نظر می گیرد متاسفانه زبان مردم با قانون گذاران ومجریان قانون متفاوت است . وقوانین وضع شده همه مردم را شامل نمی شود .

به سراغ موضوع اصلی می رویم . ترویج چند همسری از نگاه سیستمی چه عواقبی می تواند داشته باشد یا اینکه موضوع را از این زاویه بررسی کنیم که ترویج چند همسری خوب است یا نه ؟

اولین چیزی که به ذهن می رسد نادیده گرفتن زنان در این ماجرا است و تامین امیال و خواسته های مردان از بعد تنوع طلبی و عدم تعهد به ازدواج چرا که این امکان را دارد که هر زمانی دلش خواست به سراغ گزینه دیگری برود و هیچ منع قانونی نداشته باشد .  ازدواج یک امر دوسره است و یک سر دیگر زنی است که می خواهد زن دوم شود که مطمئنا با رضایت خودش اقدام می کند .

چرا یک زن باید به مرحله ای برسد که حاضر باشد زن دوم یا سوم باشد . به جز اینکه نیاز مالی شدید او را به این کار ترغیب کرده است .

چرا نیاز مالی دارد؟

چون بازار کار مردانه است و کارفرمایان ترجیح میدهند نیروی تمام وقت داشته باشند با مهارت کافی  و زنان از بازکار رانده می شوند .

چرا بازار کار مردانه است ؟

چون زنان فرصت کافی برای کسب تجربه نداشتند . ناعدالتی و نابرابری در سهمیه ها از دانشگاه گرفته تا استخدام نیروهای رسمی را داشتند زمانی برای افزایش مهارت نداشتند و نگاه جنسیتی در طول زندگی از کودکی تا بزرگسالی بر تصمیمات و انتخابات مهم اشان  تاثیرگذاشته بود . مهارت کافی برای ارائه تخصص خود نداشتند محرومیت های خانوادگی را داشتند چرا که همیشه همه ی امکانات برای پسران خانواده مهیا بود . پس به راحتی از بازار کار کنار زده می شوند .

چرا نابرابری در تربیت خانوده ها وجود دارد ؟

چون فرهنگ خانواده ها ی ما از فرهنگ عربی تاثیر گرفته اند و همیشه نسبت به دختران و پسران تفاوت هایی قائل میشدند . یک پدر خود را ملزم می کرد که برای مستقل شدن پسرش و به اصلاح مرد بار آوردن او هر هزینه ای بکند . اما دختران را به کارهای خانه مشغول میداشتند و از هر نوع رشد توانمدی های او ممانعت می کردند . و همیشه او را وابسته نگه می داشتند بخصوص از لحاظ مالی و تنها وظیفه خود می دانستند که دختر را برای ازدواج تربیت کنند و آماده اش کنند تا به دست مرد دیگری بسپارند . و همینطور این سیکل ادامه پیدا می کرد.

چرا زنان حاضر می شوند به عنوان زن دوم باشند؟

وقتی که همه ابعاد شخصیتی یک فرد تکامل پیدا نکند  و برای حضور در اجتماع تربیت نشود و نتواند از پس زندگی خود بر بیاید تنها راه تامین نیاز های خود را ازدواج با مرد دیگری می داند . حتی اگر نیاز مالی هم نداشته باشد حس وابستگی و نیاز عاطفی دارد که حاضر است چنین انتخابی بکند .

تربیت غلط بعضی خانواده ها هم نیز بر این اساس هست که دختر را فقط برای رفع نیاز های مردان بار می آورند و دختران به این باور می رسند که بدون داشتن مردی در زندگی اشان به هیچ دردی نمی خوردند. و کار بیرون را امری مردانه می دانند و زمانی که مورد خوبی برای ازدواج پیدا نکنند و سن اشان هم بالا برود پس برای رفع نیاز های مالی و عاطفی خود حاضرند به عنوان همسر در جه دو یک مرد باشند.

زندگی چند همسری چه تبعاتی را در پی خواهد داشت؟

 

 

به طور یقین هیچ عشقی بین زوجین نخواهد بود و فرزندان این خانواده ها مفهوم واقعی ازدواج را درک نخواهند کرد و در زندگی های خود با مشکلات خانوادگی دست وپنجه نرم می کنند چرا که عشق واقعی بین پدر و مادر خود را ندیده اند . اگرفرزندان همسر اول باشند که به تبع شاهد مشاجرات بین والدین خود بوده اند و یا اینکه مادر افسرده و عصبی خواهند داشت . اگر فرزندان همسر دوم باشند  که باز هم مفهوم  یک خانواده را نمی توانند در ک کنند چون خانه اشان وسط زندگی دیگری بنا شده است و باید پدرشان را با کسان دیگری تقسیم کنند .

ترویج چند همسری به مفهوم ترویج بی تعهدی نسبت به خانواده است و از بین بردن مفهوم عشق و علاقه و به طور کل معنای ازدواج را عوض می کند شاید برای عده معدودی مناسب باشد اما به مرور زمان و در نسل های بعدی این خانواده ها تعریف ازدواج دگرگون می گردد چون در هیچ قول وقراری تعهد وجود ندارد ویک زن باید هر لحظه نگران از دست دادن عشقش باشد و آمار خیانت بالا می رود چون زنان دیگر مثل قبل خانه نشین و چشم و گوش بسته نیستند و با این عمل همسرشان امکان دارد دست به مقابله بزنند و این خیانت قانونی همسرشان را جبران کنند . و نظام خانواده در ذهن فرزند این خانواده ها از هم می پاشد . شاید نسل اول مردان این خانواده ها با نیت اصلاح و کمک و حمایت اقدام به این خیانت قانونی کنند و تنوع طلبی و شهوترانی خود را در زیر این الفاظ پنهان کنند اما بچه هایی که در این خانواده ها متولد و تربیت می شوند چه دیدگاهی به ازدواج پیدا خواهند کرد ؟

از بعد مکانی تفکر سیستمی  هم که بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم  خانواده های مذهبی در شهرستان های کوچک بیشترین تزلزل را می بینند .

 

 

 

 

 

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://www.rahelekamelan.ir/?p=779
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
راهله کاملان
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد تحلیل موضوع چند همسری با تفکر سیستمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.